سقیفه کودتا بود، نه شورا
ابوبکر گفته است: ان بیعتی کانت فلتة وقی الله شرّها1 (بیعت من ناگهانی بود؛ خدا از شر آن نگهدارد). عمر هم گفته است: کانت بیعة أبی بکر فلتة وقی الله المسلمین شرها فمن عاد مثلها فاقتلوه2 (بیعت ابوبکر امری ناگهانی بود که خداوند مسلمانان را از شر آن نگه بدارد، هر کس آهنگ تکرار چنین عملی را داشت، او را بکشید). این گفتار ابوبکر و عمر هر دو سرزنشی به اساس بیعت خلافت ابوبکر است که شورای سقیفه انجام داده و مدعی اجماع امت میباشد. در نوشتههای تاریخی و حدیثی، علمای بزرگ اهل سنت تصریح کردهاند بیعت ابوبکر توأم با تهدید و ایجاد وحشت و ارعاب و اغفال بوده است3 و این نشانگر کودتایی بودن آن است. به این جهت منجر به خلافت فاسد گردید. عبارت: «وقی الله شرها» (خدا از شرش نگهدارد) را هر دو تکرار کردهاند. مضاف الیه (شر) ضمیر بارز «ها» (به معنای آن) است و مرجعش (بیعتی) در گفتهی ابوبکر و (بیعة) در گفتهی عمر میباشد. عبارت:(فمن عاد مثلها فاقتلوه) (هر کس آهنگ تکرار چنین عملی را داشت، او را بکشید) هر توجیه و اعتذاری را منتفی ساخته است. از این گفته خطای اساسی یکی از دو مرد اثبات میشود؛ یا ابوبکر کاری کرده که سزاوار مرگ است یا عمر که با حکم قتل برای آیندگان ایجاد فتنه کرده است.
انگیزهی این کودتا را عثمان بیان کرده است. زمانی عثمان به علی (علیه السلام) گفت: «ما أصنع إن کانت قریش لا تحبکم و قد قتلتم منهم یوم بدر سبعین کأن وجوههم شنوف الذهب تصرع أنفهم قبل شفاههم4».(چه کنم که قریش شما را دوست ندارند؛ چرا که در جنگ بدر هفتاد تن از آنها را کشتید که هر یکی چون گوهری ازطلا بودند!! وبینیهایشان را به زمین مالیدهاید). به راستی این کینهتوزیها با بانوی بزرگ عالم، دختر پیغمبر و همسر علی امیر مؤمنان (صلوات الله علیهم) علت دیگری ندارد.
1شرح نهج البلاغة ابن الحدید2: 50
2تارخ الخلفاء سیوطی1: 67؛ صحیح بخاری باب الحبلی5: 208؛ سیرة الحلبیة3: 363؛ صواعق المحرقة: 5؛8؛21؛تاریخ طبری 3: 210.
3تاریخ طبری3: 207و208؛ سیرة ابن هشام4: 310و311؛تاریخ الکامل2: 220؛ شرح صحیح مسلم نووی 12: 77؛ صحیح بخاری 5: 82و83وغیر اینها.
4شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید9: 23
- ۸۹/۰۴/۰۷