تخلف شیخین از لشکر اسامه
همهی تاریخنویسان ومحدثین اهل سنت گفتهاند رسول الله (صلی الله علیه و آله) به تمام سران مهاجر و انصار به فرماندهی أسامة بن زید امر کرد به جنگ روم بروند. شیخین هم جزءکسانی از اصحاب بودند که حق باز ماندن از لشگر اسامه نداشتند1. ابوبکر از همراهی با سپاه اسامه خودداری کرد؛ در حالی که پیامبر او را به شرکت در سپاه اسامه فرمان داده بود و اسامه هم غلام ابوبکر را فرمانده او ساخته بود. پیامبر پیوسته فرمان حرکت و خروج از مدینه را به لشکر اسامه میفرمود و میگفت: «سپاه اسامه را با ساز و برگ روانه کنید، لعنت خدا بر کسی که از همراهی با سپاه سرباز زند.» در مورد تخلف از لشگر اسامه نهی مؤکد صادر نمود و فرمود: «جهّزوا جیش أسامة لعن اللهُ من تخلّف عنه»2 وخدای تعالی میفرماید: «وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَی * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَی (النجم : 3-4)» از کتابهای حدیثی و تاریخی معتبر روشن میشود هیچ کس حق ترک لشگر را نداشت و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر متخلفان به صراحت نفرین ولعن کرده است.
1شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید1: 159؛ 160؛ و9: 196و197 السیرة الحلبیة3: 207؛ تاریخ الکامل ابن اثیر2: 215 البدایة والنهایة6: 335؛ تاریخ الخمیس2: 154 جامع الاحادیث 13: 211؛ فتح الباری8: 115 وغیر اینها از کتابهای معتبر حضرات اهل سنت.
2الملل والنحل1: 23 شرح نهج البلاغة ابن الحدید 6: 52 به نقل ار کتاب سقیفه ابوبکر جوهری که مسندا از عبد الله بن عبد الرحمن روایت میکند و غیر اینها از کتابهای معتبر برادران اهل سنت.
یعقوبی مینویسد: ابوبکر بعد از آن که به مسند خلافت تکیه زد، از اسامه درخواست کرد عمر را جهت یاری به او رها کند. اسامه جواب داد: در مورد خودت چه میگوئی؟ تو خوت هم زیر فرماندهی من بودی. جواب داد: برادرزاده دیدی که مردم چه کردند؛ عمر را به خاطر من رها کن1.
تخلف ابوبکر و صحنهگردانان سقیفه از لشگر اسامه مخالف نص آیات قرآن است و هر چه در مقابل نص قرآن ساخته و آورده شود، اجتهاد در مقابل نص میباشد و بالاتفاق باطل است. خدای تعالی میفرماید: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَوَلَّوْاْ عَنْهُ وَ أَنتُمْ تَسْمَعُونَ (انفال : 20)» (ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا و رسول او اطاعت کنید و در حالی که فرمان او را میشنوید روی برنگردانید). این آیه کریمه بدون استثناء همهی مؤمنان را الزام میکند به اطاعت کامل از خدا و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله). هم چنین به مؤمنین تذکر میدهد هیچگاه از اطاعت فرمان او رویگردان نشوید، در حالی که سخنان او و اوامر و نواهیش را میشنوید. باز برای تاکید در آیهی بعد میفرماید: «وَ لَا تَکُونُواْ کاَلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعْنَا وَ هُمْ لَا یَسْمَعُونَ(انفال:21)» ( نباشید همانند کسانی که میگفتند شنیدیم ولی در حقیقت گوش نمیکردند). بنابر این، این دو آیه راه را برای سرپیچی از امر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به بهانهجوئیهای واهی میبندد.
هم چنین خدای تعالی میفرماید: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ لَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَکمُ ْ(محمد:33). مخاطب این آیه مؤمنین است و لحن آیه نشان میدهد مؤمنان هوشیار باشند که در میان آنها کسانی پیدا میشود از اطاعت خدا ورسول او سر پیچی ونافرمانی کند. حکم این آیهی کریمه فراگیر است. خدای تعالی در این آیه به آنها اخطار میکند از این اسلوب منکر پرهیز کنند. این تفسیر مستفاد از تفاسیر خود اهل سنت است. از طرف دیگر، تخلف ابوبکر و همپیمانهایش از لشگر اسامه مصداق روشن آیه کریمه است. بنابر این، روشن میشود آنان بدون دلیل وحیانی، تنها با عذرهای نفسانی، از بطلان اعمال خودشان واهمه نکردند و از دستور پیامبر نافرمانی کردند.
1تاریخ یعقوبی2: 117
- ۸۹/۰۳/۲۶