عذر بدتر از گناه

  برای توجیه غضب فاطمه­ی صدیقه (سلام الله علیها) به ابوبکر عذرهایی تراشیده­اند که بحثی کوتاه در مورد آن‌ها انجام می‌شود. این عذرها عبارت­اند از:

1. فاطمه سلام الله علیها معصومه نبود و همانند سایر بشر بود که خشم به ابوبکر داشت و تا زنده بود با ابوبکر سخن نگفت¹؛

2. علی (علیه ‌السلام) از دختر ابو جهل خواستگاری کرد؛

3. ابوبکر در مراسم تدفین فاطمه صدیقه شهیده (سلام الله علیها) حاضر شد؛

4. آن حضرت به ابوبکر در ماجرای فدک و سایر حقوق مالی غضبناک نشد؛

5. ابوبکر اموال دختر پیامبر را مصادره نکرده و فاطمه (سلام الله علیها) به او غضبناک نشده است؛

6. فاطمه (سلام الله علیها) از ابوبکر راضی از دنیا رفته است.

1البدایة والنهایة5: 249؛ شیخ المِضِیرة ابوهریرة محمود ابو ریة: 236

با این خیال کرده اند می‌توانند ازماجرای مظلومیت مضاعف وتضییع حقوق فاطمه زهراء سلام الله علیه افکار عمومی را از درک حقیقت قضیه واز هرگونه استفاده مسدود نمایند ولکن نور حقیقت همیشه از پشت ابرهای تاریکهای ظلم وستم می‌تابد. خواننده محترم دقت بفرمائید

توجیه اول) فاطمه سلام الله علیها معصومه نبود و همانند سایر بشر بود که خشم به ابوبکر داشت و تا زنده بود با ابوبکر سخن نگفت:

ابن کثیر به صراحت قبول دارد با این که زنان پیامبر و زن­های مهاجر و انصار حضور داشتند، دخترش بانوی زنان عالمیان را در متن مبارزه­ی خود قرار داد و همراه خود به متن مباهله برد. همانند سایر بزرگان اهل سنت، وی در تفسیر آیه­ی تطهیر اقرار دارد که همگان قبول دارند فاطمه (سلام الله علیه) مصداق آیه تطهیر است. بیش صد نفر علمای بزرگ اهل سنت در کتاب­های خود روایت کرده‌اند: رضایت فاطمه ضایت خدای تعالی و رضایت رسول او است؛ و غضب فاطمه غضب پروردگار و رسول الله (صلوات الله علی و آله) است؛ او کسی است که راضی نمی‌شود مگر به آنچه خدا و رسولش از آن راضی باشند و خشم و غضب نداشته جز به آنچه خدا و رسولش به آن غضبناک­اند و معصوم آن کسی است که کردار و گفتار وی خارج از حیطه رضای خدا و غضب ذات اقدس الهی نباشد.

توجیه دوم) علی (علیه ‌السلام) از دختر ابو جهل خواستگاری کرد:

سازنده­ی افسانه­ی خواستگاری علی (علیه ‌السلام) از دختر ابو جهل ابوهریره است.وی اجیر معاویه برای ساختن این گونه جعلیات منحوس برای لکه­دار ساختن شخصیت فوق تصور علی امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) در افکار عمومی بود¹. آنان جریان را چنین نقل کرده‌اند که علی (علیه ‌السلام) در حیات رسول الله (صلی الله علیه و آله) دختر ابوجهل را خواستگاری کرد و او را به غضب آورد. رسول خدا در منبر خطبه خواند و گفت: به خدا سوگند دختر دوست خدا با دختر دشمن خدا ابی جهل جمع نمی‌شوند. همانا فاطمه پاره­ای از من است، هرکس او را اذیت کند، به من اذیت کرده است اگر علی خواهان دختر ابی­جهل است، باید از دخترم جدا شود؛ سپس هرچه می‌خواهد بکند. ابن ابی الحدید گوید: این جریان را در صحیح مسلم و بخاری از مسوربن­مخرمة الزهری نقل گرده اند². مسوربن­مخرمة در سال فتح مکه سال هشتم هجرت شش ساله بود. بعدها ملازم خدمت عمر بود و در شب­های شورای عمر همراه دائیش عبدالرحمن­بن­عوف (فرعون امت³) بود و از او چیزها یاد گرفت و سپس با ابن زبیر بود⁴ که در کینه­ی او با اهل بیت سخنی نیست. بنابر این، هنگام وفات پیامبر هشت ساله بود. البته خود او تصریح دارد که این سخن را در مکه از پیامبر شنیده است که در آن موقع شش ساله بود⁵ و به اتفاق سخن صغیر حجیت ندارد و قابل اعتماد نیست. هم چنین کسی که دل پُر کینه و بغض به علی (علیه ‌السلام) دارد؛ چنین روایتی را نمی‌توان پذیرفت. با چشم­پوشی از سند، این نقل اسائه­ی ادب به ساحت مقدس رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) است؛ زیرا او خود آورده است که «فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ‏ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاع‏ً ». بنابر این، حکم به اباحه­ی ازدواج تا چهار زن برای هر مرد از خود آن حضرت است و بر فرض صحت خواستگاری علی (علیه ‌السلام)، این امر منطبق به حکم عمومی آیه می‌باشد. رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرموده: «علی مع الحق و الحق مع علی حیث کان⁶» و فرموده: «علیّ مع القرآن و القرآن مع علیّ لا یفترقان حتی یرداعلی الحوض⁷». پس جز کسی که فهم کافی به حدیث شناسی نداشته باشد، در ساختگی بودن این افسانه شک نمی‌کند.

توجیه سوم) ابوبکر در مراسم تدفین فاطمه صدیقه شهیده (سلام الله علیها) حاضر شد:

حضور ابوبکر در مراسم تدفین فاطمه­ی صدیقه­ی شهیده (سلام الله علیها) از مجعولات است. برای اثبات جعلی بودن آن به سند روایت توجه لازم است. ابن حجر عسقلانی گوید: «واقدی از طریق شعبی روایت کرده که ابوبکر بر فاطمه نماز خواند، اما در این نقل ضعف و انقطاع است. بعضی از متروکین (کسانی که حدیثشان پذیرفته نمی‌شود) از مالک. و دارقطنی و عدی نیز آن را نقل کرده‌اند»⁸. در مقابل این روایت ساختگی روایت متواتر در کتاب­های بزرگان علمای اهل سنت، مثل محمد بخاری، و بیهقی و طبری و ابن ابی الحدید و ابن اثیر و شبلنجی و دیار بکری و ابن کثیر و سمهودی و متقی الهندی و دیگران نقل کرده‌اند⁹ که طبق وصیت فاطمه (سلام الله علیها) امیرالمؤمنین علی (صلوات الله علیه) شبانه بعد از غسل و کفن نماز خواند. از ابوبکر و همراهان وی کسی در نماز بر جنازه فاطمه (سلام الله علیها) حاضر نبود. ابن ابی الحدید گوید: آنچه من صحیح می‌دانم او (فاطمه علیها السلام) به ابوبکر و عمر غضبناک مرد و وصیت کرد آن دو برایش نماز نخوانند¹⁰.

ابوبکر جوهری در کتاب سقیفه گوید: داود بن المبارک گوید از عبد الله بن موسی بن عبد الله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیه ‌السلام) درباره­ی ابوبکر و عمر سؤال کردم. گفت: به تو جواب می‌دهم به آنچه جدم عبد الله بن حسن جواب داد؛ همانا از جدم از آن دو سؤال شد؛ چنین جواب داد: «کانت أمُّنا صدیقة ابنة نبی مرسل و ماتت و هی غضبی علی قوم فنحن غضاب لغضبها¹¹» (مادر ما راستگو، دختر پیامبر رسول، در حالی مرد که به آن قوم غضبناک بود؛ پس ما هم به غضب او غضبناکیم.

از این پاسخهای مستند ومدلل دعوی واهی غضبناک نشدن آن حضرت به ابوبکر در ماجرای فدک وسایر حقوق مالی. و دعوی ابوبکر اموال دختر پیامبررا مصادره نکرده و دعوی فاطمه سلام الله علیها به او غضبناک نشده.و فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر راضی از دنیا رفته. روشن گردید این معاذیر کذب رسوائی دیگری است افزون بررسوائی اصل قضیه

این بحث را با تکرار این حدیث به پیان می‌رسانم تا خواننده­ی محترم با تصویر مباحث گذشته در ذهن درمفاد این حدیث دقت نماید: خرج النبیّ صلی الله علیه(وآله) وسلّم وهو آخذ بید فاطمة فقال: من عرف هذه فقد عرفهاو من لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمد وهی بضعة منّی وهی قلبی وهی روحی التی بین جنبی من آذاها فقد آذانی ومن آذانی فقد آذی الله.¹²

1؛ شیخ المِضِیرة ابوهریرة محمود ابو ریة: 236 ؛ شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید4: 43

2شرح نهج البلاغة 4: 64؛

3الامامة والسیاسة1: 24

4الاصابة فی معرفة الصحابة3: 419و420

5السنن الکبری 5: 147

6مجمع الزوائد 7: 233؛و234 - 235؛ الامامة والسیاسة1: 78؛ کنوز الحقائق مناوی:70؛ ینابیع المودة:91؛ صحیح الترمذی 2: 298؛ مستدرک الصحیحین3: 119-و 124؛ کنز العمال6: 157 وغیر اینها از کتب معتبره اهل سنت

7مستدرک الصحیحین3: 124؛ فیض القدیرمناوی4: 356؛ کنز العمال6: 153؛ مجمع الزوائد9: 134؛ صواعق المحرقة74-و75؛ تاریخ الخلفاء1: 173؛ نور الابصار:73ودرحاشیه آن ا سعاف الراغبین :143؛ ینابیع المودة90؛

8الاصابة فی معرفة الصحابة4: 379

9صحیح بخاری5: 139؛ سنن الکبری بیهقی4: 29؛ 6: 300؛ مستدرک الصحیحین فی کتاب معرفة الصحابة؛ فتوح البلدان:45؛ مشکل الآثار1: 47-و48؛ جامع الاصول4: 482؛ اسد الغابة5: 524؛ شرح نهج البلاغة6: 46؛ نور الابصار: 44؛ تاریخ الخمیس: 174؛ البدیةوالنهایة ابن کثیر5: 285؛ وفاءالوفاء سمهودی2: 995؛ کنز العمال5:584.

10شرح نهج البلاغة 6: 50.

11همان مآخذ :49

12نور الابصار :43؛ ارشاد الساری6: 144؛ منتخب کنز العمال مطبوع درحاشیه مسند 5: 96؛ کنوز الحقائق: 103؛ ینابیع المودة: 171؛ -و260 از عایشه؛ الفصول المهمّة ابن صباغ المالکی: 213؛ صحیح مسلم7: 140؛ سنن الکبری بیهقی10: 201